قصه صوتی کودکانه سگی که قار قار می کرد
کاری از مرکز آموزش های فرهنگی هنری کانون
یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود .
آقا سگه ذیگه نمیتونست واق واق کنه پیش دکتر رفت و گفت واق ، میو ، قار ، خانوم دکتر گفت چه سگ عجیبی هستی دهنت رو باز کن ببینم . آقا سگه دهنش رو باز کرد و خانوم دکتر یک نگاهی کرد و گفت یک چیزی توی گلوته دو تا چشم براق اونجاست و …
خوب بچه ها اگه می خواین بدونین سرانجام این قصه چی میشه می تونین این قصه رو از همینجا گوش کنین.
قصه صوتی کودکانه سگی که قار قار می کرد
برای شنیدن قصه صوتی در اپلیکشن لطفا روی دکمه صوتی زیر کلیک بفرمایید
برای شنیدن قصه های دیگه لطفا اینجا کلیک کنید .
دختر من شش سال داره من نظر ایشون رو فقط نایپ میکنم.
واقعا مامان خیلی چرت بود.
و اصلا جذابیتی نداشت
و اون سگ بیچاره نباید اینقدر دعوا میشد.
خدانگهدار
سلام . ممنونم از نظرتون
سلام خسته نباشید
به نظر بنده داستان بی محتوایی بود و اصلا جنبهی آموزشی هم نداشت
به امید داستان های زیبا تر